مهاجمی که بارها با ژوزه مورینیو درگیر شده بود، بالاخره با قراردادی سنگین به منچسترسیتی رفت؛ تیمی که با وجود حضور روبرتو مانچینی، نتوانسته است او را آرام کند. امسال هم مهاجم سیاهپوست ایتالیایی چند بار در تمرینها با همتیمیهایش درگیر شده و با تحریککردن طرفداران منچستریونایتد پس از شکست این تیم در بازی نیمهنهایی جام حذفی، بعد جنجالی خود را این بار در لیگ انگلیس به نمایش گذاشته است. با این حال بالوتلی در گفتوگویی که با روزنامه گاردین داشته، مدعی شده که شخصیت واقعیاش چیزی که مردم در زمین فوتبال میبینند نیست.
رفتن به منچسترسیتی، شاید جهش چندان بزرگی در زندگی فوتبالی ماریو بالوتلی نبوده باشد، اما این حسن را داشته است که به او زندگی در اجتماع را یاد بدهد. مهاجم 24میلیونپوندی منچسترسیتی با وجود درگیریهایی که همین امسال در منچسترسیتی داشته، امیدوار است آرامآرام چهره واقعی خود را به نمایش بگذارد.
زندگی در انگلیس شرایط خاصی را برای او پیش آورده است و او در بیان جملات انگلیسی بهعنوان زبان دومش، چنان دقت و ظرافتی به کار میگیرد که هرگز حتی کمی از آن را در برابر حریفان، داوران و همتیمیهایش به کار نبرده است. بازیکنی که مورینیو روزگاری او را «غیرقابل کنترل» خوانده بود، حالا اصول زندگی جدید را یاد میگیرد.
«ببینید، من میتوانم بخندم. تصویری که در بیرون از من وجود دارد، مطلقا برگردان عادلانهای از آنچه من واقعا هستم نیست. من گاهی کارهای بدی میکنم و همین حالا کارهایی هستند که من از انجام آنها پشیمانم. اما فراموش نکنید که من 20ساله هستم. کسانی که من را میشناسند میدانند که من پسر بدی نیستم. من خجالتی هستم و واقعا اینکه مصاحبه کنم برای من سخت است».
این بازیکن «خجالتی» اما فصل پیش ژوزه مورینیو را به جایی رساند که او را از تیم اینتر بیرون گذاشت.
«شاید مورینیو به این خاطر گفته است من غیرقابل کنترل هستم که نمیتوانسته من را کنترل کند. روبرتو مانچینی هم مربی من است و من را کنترل میکند؛ پس چیزی که مورینیو گفته است درست نیست. آنها هر دو مربیان بزرگی هستند اما با هم تفاوت دارند. وقتی که من با مورینیو مشکل داشتم، او سعی میکرد علیه من کار کند اما برخلاف او مانچینی از من حمایت کرده است. پس از بازی در کییف که من اخراج شدم، مانچینی عملا من را در رختکن کشت. او به من گفت: تو یک بازیکن کمعقل هستی. من واقعا نمیدانم که چرا تو را خریدم و چرا خودم را با تو اذیت میکنم. اما در مصاحبهها، او درباره من خوب صحبت میکند. مشکل من و مورینیو این بود که ما هردو شخصیتهای مشابهی داریم.»
اینکه برخی هواداران منچسترسیتی دوست دارند، فصل آینده ژوزه مورینیو به جای روبرتو مانچینی روی نیمکت تیم بنشیند، چندان با نظر بالوتلی همخوان نیست؛ «چرا؟ چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ سیتی به لیگ قهرمانان راهیافته و پس از 30 سال به فینال جامحذفی رسیده است. من نمیدانم که چرا باید بعضی آدمها مربی دیگری بخواهند. روبرتو واقعا عالی کار میکند. چرا باید عوض شود؟ او هرگز دروغ نمیگوید. او چیزی را میگوید که باید بگوید. این چیزی است که من به خاطرش از روبرتو خوشم میآید. من به او اعتماد دارم.»
اما هنوز هواداران منچسترسیتی چیزی از این اعتماد دوطرفه ندیدهاند. آنها هنوز منتظرند که مهاجم گرانقیمت تیمشان، با مهارتی که دارد برایشان گل بزند؛ چیزی که بالوتلی معتقد است هواداران باید کمی برای دیدن آن- شاید حدود 2 سال- صبر کنند؛ «اگر همینطور سخت کار کنم شاید در یک یا 2سال بتوانم یکی از بهترین بازیکنان دنیا باشم. البته اینکه الان بهترین نیستم به این خاطر است که لیونل مسی جلوتر از من قرار دارد.»
و البته خود او معترف است که فوتبال او در یک فصلی که در انگلیس بوده، پسرفت داشته است؛ «من نمیتوانم حتی به یک بازی که در سیتی داشتهام نگاه کنم و به خودم بگویم: من دوست دارم اینطور بازی کنم. من یک سطح بازی عادی دارم و یکی دیگر که بالاتر است. فکر میکنم وقتی که در سطح بالاتر بازی میکنم یکی از بهترینها میتوانم باشم اما در انگلیس هرگز در این سطح بازی نکردهام. امسال سال سختی بود چون من 2بار مصدوم شدم و پیش از فصل خیلی خوب تمرین نکردم. من نمیدانستم که آیا به سیتی میآیم یا قرار است در اینتر بمانم بنابراین اصلا تمرین نکردم. شرایطم خیلی بد بود. من خیلی خوب بازی نکردهام اما فکر میکنم میتوانم از فوتبال انگلیس لذت ببرم. چرا که خیلی فیزیکیتر از فوتبال ایتالیاست اما راحتتر هم هست؛ بهخصوص برای یک مهاجم.»
موفقیت بالوتلی با همه حواشیاش، وقتی که به دوران کودکی او نگاه میاندازیم یک اتفاق ویژه به شمار میرود. او با نام ماریو بوروواه از والدین غنایی در پالرمو به دنیا آمد. والدین او بهسختی میتوانستند از پس بزرگ کردن پسرشان بربیایند و در 3سال اول زندگیاش، سلامتی ماریو با مشکلات زیادی مواجه بود تا اینکه فرانکو و سیلیوا بالوتلی او را در حالی که تقریبا 3سال داشت به فرزندخواندگی قبول کردند؛ به همین خاطر عجیب نیست که با داشتن چنین تجربههای تلخی، بالوتلی یکی از حامیان کودکان بیسرپرست زاغهنشین باشد.
او در خانه جدیدش بهسختی میتوانست با 2برادر و خواهر جدیدش ارتباط برقرار کند و نخستین واکنشهایش شکستن گلدانهای خانه بود و حالا با اینکه گسستن پیوند با خانوادهاش در ایتالیا آسان نبوده، بالوتلی زندگی جدیدی را در یک کشور دیگر شروع کرده است.
او با وجود اینکه در یک خانواده سفیدپوست بزرگ شده است، سختی زندگی بهعنوان یک سیاهپوست در ایتالیا را درک میکند؛ «من میتوانم هر جایی زندگی بکنم اما اگر از من درباره سیاهپوستهای ایتالیایی بپرسید، فکر میکنم برای آنها زندگی در انگلیس راحتتر است».
اما حالا که سیاهبودن مشکلی برای بالوتلی به شمار نمیرود، دشمن جدیدی او را به چالش کشیده است. بالوتلی با وجود امکاناتی که برای تفریح در منچستر وجود دارد، ساعتهای زیادی را در پنتهاوسی که در طبقه نهم یک ساختمان قرار دارد در تنهایی سپری میکند؛ «اوایل اینجا بودن خیلی راحت نبود» و البته بهنظر نمیرسد بعد اجتماعی زندگی او خیلی هم بهتر شده باشد چون وقتی که از او بپرسید وقتهای بیکاریاش را چه میکند میگوید: «در خانه میمانم و پلیاستیشن بازی میکنم یا برای خرید بیرون میروم. باید چیزی برای سرگرمی پیدا کنم. در ایتالیا کارهایی داشتم؛ میتوانستم به تیراندازی بروم و یا کارتینگ».
البته او در منچستر هم تفریحهایی دارد که محبوبترین آنها گشتن در پارک جنگلی است. او عاشق طبیعت است و ساعتها در پارک جنگلی گشتوگذار میکند و با این حال از تفریحهایی که همتیمیهایش علاقه زیادی به آنها دارند چندان خوشش نمیآید؛ «من گلف دوست ندارم. گلف برای من مناسب نیست، خیلی آرام است. اما سال بعد اوضاع بهتر میشود چون فکر میکنم خانوادهام به اینجا خواهند آمد.»
اما بالاتر از تفریح، او کارهای مهمتری دارد. فعلا یکی از نگرانیهای مهم هواداران منچسترسیتی این است که او دوباره کنترل خود را در فینال جام حذفی که امشب برگزار میشود از دست بدهد؛ «وقتی که من عصبانی میشوم به این خاطر است که تصمیم گرفتهام عصبانی شوم. وقتی کاری را انجام میدهم به این خاطر است که میخواهم آن کار را انجام بدهم.»
و بهنظر نمیرسد بالوتلی تصمیم گرفته باشد در فینال امشب کنترل خود را از دست بدهد، چون «واقعا دوست دارد» به تیمش در این بازی کمک کند.